چرا در قران امده زنها بعد از گرفتن طلاق باید مدتی صبر کند بعد ازدواج کند ولی مرد ها اینطور نیستن؟ فلسفه عده طلاق
یَأَیهَا النَّبىُّ إِذَا طلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتهِنَّ وَ أَحْصوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکمْ لا تخْرِجُوهُنَّ مِن بُیُوتِهِنَّ وَ لا یخْرُجْنَ إِلا أَن یَأْتِینَ بِفَحِشةٍ مُّبَیِّنَةٍ وَ تِلْک حُدُودُ اللَّهِ وَ مَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظلَمَ نَفْسهُ لا تَدْرِى لَعَلَّ اللَّهَ یحْدِث بَعْدَ ذَلِک أَمْراً : اى پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید در زمان عده طلاق گوئید (زمانى که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکى نکرده باشند) و حساب عده را نگه دارید، و از خدائى که پروردگار شما است به پرهیزید، نه شما آنها را از خانه هایشان بیرون کنید، و نه آنها (در دوران عده ) بیرون روند، مگر اینکه کار زشت آشکارى انجام دهند، این حدود الهى است ، و هر کس از حدود الهى تجاوز کند به خویشتن ستم کرده ، تو نمى دانى شاید خداوند بعد از این ، وضع تازه (و وسیله اصلاحى ) فراهم کند. (تفسیر نمونه جلد 24صفحه 219)
احکام الهی دارای حکمت و علت هستند و وجود و حرمت احکام و یا صحت و بطلان آنها براساس حکمت نیست بلکه براساس علت آن احکام میباشد و ما معمولاً دسترسی به فهم علت احکام نداریم اگر چه ممکن است حکمت احکام را بتوانیم به دست آوریم. علت نگهداری عده به درستی بر ما روشن نیست ولی معنای این کلام آن نیست که علت ندارد. هیچ حکمی از احکام الهی بدون علت نیست ولی دست یابی به این علت ها برای عقل بشری ممکن نیست. مرحوم امام خمینی(ره) میفرماید: حکمت چیزی است که حکم برای آن جعل شده باشد اما حکم دائرمدار آن نیست مثلاً حکمت عده نگه داشتن زن و لزوم این حکم آن است که اختلاط منی پیش نیاید و فرزند مشتبه نگردد و احکام ارث و مانند آن دچار اشکال نشود در حالی که برای زنان مطلّقهای هم که احتمال فرزنددار شدن آنان منتفی است مانند زن یائسه، نگه داشتن عده ضرورت دارد. پس اختلاط منی، حکمت جعلِ وجوب عدّه است نه علت آن.
فرق بین حکمت و علت وجوب حکم : احکام الهی که واجب یا حرام هستند قطعاً به گزاف و بیهوده حرام و واجب نشدهاند بلکه به خاطر مصالحی لازم و واجب و یا به خاطر مفاسد بزرگ و لازمی که یک عمل دارد آن عمل حرام میشود. اما مصلحت این حکم عیناً کدام است یا مفسده آن عمل چه چیزی است ما با عقل خود نمیتوانیم آن را تشخیص دهیم و این مصلحت و مفسده علت حرمت و وجوب احکام است. اما حکمت احکام عبارت از فوایدی است که ما از یک حکم درک میکنیم مثلاً نگه داشتن عده زن موجب میشود که اولاً رحم او از روابط قبلی پاک شود و ثانیاً معلوم شود که از شوهر قبلی فرزندی ندارد. اما اگر ما یقین پیدا کردیم که حملی از شوهر قبلی وجود ندارد و مثلاً چندین ماه هم هست که عمل زناشویی صورت نگرفته است اینجا حکمت منتفی است ولی آیا علت حکم هم منتفی است یا نه؟ این چیزی است که عقل ما به آن دسترسی نداردذ ! در مورد علت و فلسفه نگه داشتن عدّه برای خانمها هم باید عرض شود که : عمل به دستورات دین تعبدی هستند فلسفه احکام آنها در آخرت معلوم میشود مگر آن مقداری که معصومین بیان کرده اند. و باقی احتمالها و پاسخهایی که به فلسفه احکام داده میشود تنها تیریست در تاریکی = رجما بالغیب مثلا در مورد همین عدّه ، برخی گفتند که برای اطمینان از حامله نبودن زن است که در زمان حاضر و با وجود دستگاه ها و تکنیکهای پیشرفته پزشکی ، لزومی به این همه انتظار نیست! افراد دیگری گفتند که برای قطع تعلقات زن از مرد اول و آمادگی برای پیوستن به فرد دیگر است! که این هم با مواردی که زن و مرد با نفرت از هم جدا میشوند در تناقض است و … و در یک کلام باید به این افراد گفت که زور زیادی نزنید ، خطر داره!
بدون شک (عده ) دو فلسفه اساسى دارد که در قرآن مجید و اخبار اسلامى به آن اشاره شده است : نخست مساءله حفظ نسل و مشخص شدن وضع زن از نظر باردارى و عدم باردارى ، و دیگر وجود وسیله اى براى بازگشت به زندگى اول ، و از بین بردن عوامل جدائى است که در آیه فوق اشاره لطیفى به آن شده بود، بخصوص اینکه اسلام روى این مساءله تاءکید مى کند که زنان در دوران عده باید در خانه مرد بمانند، و طبعا یک معاشرت دائمى چند ماهه خواهند داشت که به آنها مجال مى دهد
مساءله جدائى را دور از هیجانات زودگذر مجددا مورد بررسى قرار دهند.
مخصوصا در مورد طلاق رجعى که بازگشت به زوجیت نیازى به هیچگونه تشریفات ندارد،
و هر کار و یا سخنى که دلیل بر تمایل مرد به بازگشت باشد رجوع محسوب مى شود، حتى اگر دست بر بدن زن یا شهوت و یا بدون شهوت بگذارد هر چند قصد رجوع هم نداشته باشد رجوع محسوب مى شود.
چند مسئله :
1- اگر خانمی یائسه باشد یا خدای ناکرده مرتکب زنا شده باشد ، یا خانمی متعه کرده باشد
اما دخولی صورت نگرفته باشد (مثلا صرفا دوستی و بیرون رفتن یا … بدون دخول) عدّه ندارد.
2- اگر خانمی در سن حیض باشد اما حیض نبیند ، عده او 45 روز هست
(عدّه عقد دائم برای اینگونه خانمها دو برابره = 90 روز)
3- اگر خانمی شوهرش فوت کنه باید چهار ماه و ده روز عدّه نگهداره.
4-در سایر موارد (یعنی متعه مدخوله ای که در سن حیض هست و حائض هم میشود) بنابر مشهور ،عدّه برابر با سپری شدن 2 حیض کامل است (در عقد دائم ، سپری شدن 3 طـــــُــهر است)البته آیة الله شبیری حسینی زنجانی و آیة الله سید صادق شیرازی استثنائا در این مساله ،یک حیض کامل را هم کافی میدانند. منظور از حیض کامل هم این است که ، اتمام مدت یا بخشش مدت ،قبل از حیض رخ دهد نه در حین دوره عادت ماهانه.