عاشقیبرای عشق تقسیم بندی های متعددی نقل شده،ولی معروفترین انها عبارتند از:
1- عشق حقیقی:که همان محبت الهی و عشق به لقای محبوب حقیقی یعنی ذات احدیت است.
2- عشق مجازی:عشق های زود گذر و ظاهری که بین موجودات وجود دارد و منحصر به انسان هم نیست، بلکه ممکن است یک طرف انسان و طرف دیگر موجودات دیگر باشند.البته عشق های وهمی و خیالی در محدوده عشق های مجازی است.
راه حل ها:
حال اگر جوانی به دلایلی گرفتار عشق های مجازی شد و در وجود خود احساس گناه کرد،برای معتدل کردن این عشق چه باید بکند.
آنچه مهم است کنترل عقلایی و دینی این احساسات می باشد تا فرد دچار گرفتاری ها و دردهای جسمی و روحی نگردد و این علاقه و دوست داشتن در مسیر معین به اندازه مشخص جهت دهی شود، و در غیر اینصورت موجب بر هم خوردن برنامه سعادت او میگردد.
حکما گفته اند:« شدت و ضعف محبت» متناسب است با « میزان درک کمال محبوب»؛توضیح مطلب اینکه:هر چه «معرفت و آگاهی» انسان نسبت به خوبی ها و کمالات محبوب بیشتر شود،«محبت» به او نیز بیشتر میشود؛برای مثال، شما شخصی را بعنوان دوست انتخاب می کنید،در هر ملاقات و ارتباط جدید هر چه از خوبی های او با خبر میشوید، محبت شما به او بیشتر میشود.مثلا در ملاقات اولی بخاطر ورزشکار بودن به او علاقمند میشوید، ولی بعد متوجه می شوید دانش آموز موفقی نیز هست ، و خلاصه هر چه از کمالات و خوبی های او بیشتر آگاه میشوید، علاقه شما به او بیشتر میشود.
با توجه به مطالبی که گذشت میبینیم گاهی برخی افراد به یکدیگر علاقمند میشوند، در حالی که هیچ شناختی نسبت به هم ندارند و بعد هم که ملاقات بیشتر میشود،کمال و خوبی خاصی در محبوب خود نمیبیند،ولی علاقه او بیشتر میشود و این محبت آن قدر زیاد میشود که گاهی به مرحله عشق میرسد. این واقعیت چطور با قاعده بالا سازگار است؟!
قاعده یاد شده میگوید:«هرچه مالات بیشتر باشد، علاقه بیشتر میشود» ولی اینجا میبینیم کمالی وجود ندارد،ولی علاقه و عشق آمده. به نظر میرسد پاسخ این باشد که برخی افراد بویژه بعضی جوانان پس از ملاقات اول و علاقه ابتدایی که به محبوب خود پیدا می کنند، از محبوب خود یک شخصیت ایده آل و باکمالی در ذهن خود می سازند و به آن شخصیت که در ذهن خود دارند،علاقمند می شوند و هر روز کمالاتی را برای او فرض می کنند و خوبی هایی را برای او توهم میکنند، و بر اساس آن شخصیت و محبوب خیالی و مفروض که برای خود ساخته اند، محبتشان بیشتر می شود و عشق،علاقه و دفاع از او نیز لحظه به لحظه افزایش می یابد. این در حالی است که خود او می داند و همه اطرافیان نیز میدانند که آن محبوب این کمالات را که ندارد هیچ، ارزش این همه دفاع و وقت صرف او کردن را نیز ندارد؛ اما او کمالات و ارزش هایی را برای او تصور کرده و دارد با آن عشق بازی کند تا حدی که معایب او اصلا دیده نمی شود و گاهی«معایب»را نیز «محاسن»می شمارد.
راه حل اول:
بنظر می رسد انسان برای خروج از این بن بست و رهایی از بند عشق های مجازی این چنینی باید قدری تفکر کند و شخصیت محبوب خود را از زیر ذره بین عقل بگذراند و ببیند آیا واقعا او این همه کمال را دارد و آیا اصلا عیبی ندارد که این مقدار برای او ارزش قائل شده است؟! به سخن دیگر چنین افرادی اگر به واقعیت گرایی نزدیک شوند و از خیال بافی و توهم فاصله بگیرند، بخش عمده ای از مشکلشان حل میشود و محبت آن ها به افراد اعتدال می یابد.
راه حل دوم:
نکته قابل توجه دیگر این استکه نیازهای عاطفی و جنسی دو عاملی هستند که انسان را بسوی دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران سوق می دهد و این امری طبیعی است. با توجه به این نکته باید ببینیم این عشقی که ایجاد شده آیا ریشه عاطفی دارد یا ریشه جنسی اگر علاقه جنسی است آیا معشوق از جنس مخالف است یا همجنس، و هر یک از این موارد پاسخ خاص خود را می طلبد که بطور اجمال اشاره می شود:
-اگر ریشه این عشق و علاقه که انسان را به این شکل گرفتار کرده، مسائل عاطفی باشد، شخص باید این خلا را از درون خانواده پر کند. با علاقه پدر و مادر و دیگر افراد خانواده می توان این خلا عاطفی را از بین برد تا نیاز به جایگزین افراد دیگر نبوده و در دام عشق های مهلک مجازی گرفتار نیاید.
-اگر این علاقه جنسی است و معشوق نیز از جنس موافق است، انسان باید در مورد عاقبت اخروی و دنیوی این نوع عشق و علاقه ،خوب فکر و مطالعه کند؛چنان که حضرت علی (ع) می فرمایند:هر وقت خواستید کاری انجام دهید،نخست در عاقبت آن کار خوب تفکر نمائید.
بنابراین باید توجه داشت که عاقبت اخروی این کار عذاب آلود است و عاقبت دنیوی آن افزون بر آبروریزی و لگدمال شدن شخصیت انسان، فرد را گرفتار بیماریهای جسمی و روحی خطرناک و استعدادهای انسان را ضایع میکند و از شکوفا شدن آن جلوگیری می کند.
اما اگر این علاقه عاطفی یا جنسی به جنس مخالف است، راه حل های خود را میطلبد؛ از جمله:
1.انسان مسئله را با خانواده خود در میان بگذارد تا رسما از معشوق مورد علاقه خود برای ازدواج خواستگاری کند و از این کار هراسی در دل نداشته باشد؛ البته این کار باید با توکل بر خدا و همراه با شناخت و مشورت با دیگران و بدون عجله و با انجام تحقیقات کامل صورت گیرد.
اما اگر جواب آنها منفی بود یا شرایط ازدواج وجود نداشت،چه باید کرد؟
2.پس از تصمیم و بردباری، قاطعانه و با اراده محکم و با توکل بر خدا تصمیم بگیرد او را به فراموشی بسپارد، و مهم ترین عامل در این مرحله این استکه مطمئن باشد در آینده نزدیک او را فراموش خواهد کرد و ان شاالله همسر بهتری برای او پیدا خواهد شد.
3.ایجاد پیوند و رابطه قلبی عمیق با خالق زیبایی ها و کمالات، یعنی خداوند متعال، با این عقیده که هر چه زیبایی و کمال در عالم هست، از او است و عشق به او، پایدار و بقیه عشق ها فانی و زودگذر است.
امام علی (ع) میفرماید: "دوستی خدا آتشی است که به هیچ چیز نمیگذرد مگر این که او را میسوزاند"معراج السعاده، ص 571
نظامی گنجوی شاعر معروف میگوید: در پایان امر که لیلی مریض شد، به مادرش وصیت کرد و گفت: پیام مرا به مجنون برسان و به او بگو: اگر خواستی به کسی علاقه پیدا کنی، به موجودی که با یک تب از بین میرود دل نبند.
4.با برنامه ریزی دقیق و منظم، وقت خود را به مطالعه و ورزش و کار و تلاش و رفاقت و مجالست با دوستان مذهبی و شرکت در مجالس اهل بیت و مانند اینها، به نخو احسن بگذراند، و سعی کند از بیکاری و پرداختن به امور بیهوده و خلوت گزینی و گوشه گیری پرهیز کند، تا ذهن خود به خود از این محبت ها خالی شود.
5. دوران جوانی پر از شور و هیجان و احساس است. این نوع مسایل طبیعی است و با اندک بهانه ای به وجود می آید و با اندک بهانه و تلاشی فراموش می شود؛ برای مثال، همین اندازه که انسان متوجه شود محبوب او با شخص دیگری رفت و آمد می کند، از او دلگیر می شود و در نتیجه رفته رفته به قطع رابطه می انجامد.
6.در نظر خود بین عشق حقیقی که مربوط به خدا و اولیای خداست، و عشق مجازی مقایسه کند و توجه کند که عاقبت عشق حقیقی عزت نفس،حقیر شدن مشکلات، تاثیر نداشتن تعریف و مدح دیگران، احساس امنیت و آرامش و ثبات قدم داشتن- و محبوب شدن پیش دیگران و نتیجه عشق های غیر حقیقی خفت و خواری و حقیر شدن است.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که به باور عموم روانشاسان، جوانا افزون بر مطالعه در این خصوص، بی نیاز از مشاوره حضوری با کارشناسان نیستند.
پی نوشت ها:
1-پرسشهای قرانی جوانان(روابط دختر و پسر)ج1 2-درّ و صدف، از محمد شجاعی، انتشارات محیی، شهرری. 3-جامعه شناسی خانواده، از دکتر شهلا اعزازی