حجاب یعنی چه؟
حجاب در اسلام یعنی پوشش کامل بدن بجز گردی صورت و دستها،حجاب یعنی ظاهر نساختن زینتهای پنهانی بنابراین آشکار نمودن لباسهای زینتی مخصوص که در زیر لباسهای عادی یا چادر پوشیده میشود مقبول نیست . حجاب یعنی پوشش بگونه ای نباشد که موجب جلب توجه و تحریک گردد لذا اگر کسی چادر هم پوشیده باشد ولی نوع رنگ آن بگونه ای باشد که موجب جلب توجه و تحریگ گردد جایز نیست 30- به مؤ منان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه تر است ، خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است .
31- و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و (اطراف ) روسریهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان ، یا پسران خواهرانشان ، یا زنان هم کیششان یا بردگانشان (کنیزانشان ) یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها هنگام راه رفتن پایهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤ منان تا رستگار شوید.سوره نور
حجاب یعنی چه؟
حجاب در اسلام یعنی پوشش کامل بدن بجز گردی صورت و دستها،حجاب یعنی ظاهر نساختن زینتهای پنهانی بنابراین آشکار نمودن لباسهای زینتی مخصوص که در زیر لباسهای عادی یا چادر پوشیده میشود مقبول نیست . حجاب یعنی پوشش بگونه ای نباشد که موجب جلب توجه و تحریک گردد لذا اگر کسی چادر هم پوشیده باشد ولی نوع رنگ آن بگونه ای باشد که موجب جلب توجه و تحریگ گردد جایز نیست
در مسئله حجاب علاوه بر پوشش مسائلی چون آرایش و نوع رفتار و گفتار نیز مد نظر است.بطور کلی اگر بخواهیم بگوئیم حداقل حجاب یعنی اینکه بیحجابی نباید به گونهای باشد که مفسده انگیز باشد.
اینکه در پوشش ملاک چادر است یا نه باید گفت سفارش چادر بدین خاطر استکه که بطور کامل اندام زن را میپوشاند چادر بهترین نوع پوشش است .و الا اگر با پوشش های دیگری نیز بتوان حجاب را رعایت نمود اشکالی ندارد.
چرا حجاب؟
حجاب در اسلام از یک مسأله کلیتر و اساسیتری ریشه میگیرد و آن اینست که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد . برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوئیهای جنسی به هم میآمیز دل ، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند . 1
حال فلسفه حجاب را از جنبه های روانی،خانوادگی،اجتماعی و حفظ ارزشهای زن بررسی کنیم:
1- آرامش روانی
نبودن حریم بین زن و مرد آتش شهوت را شعله ور میسازد. وقتی جوانی افراد بدحجاب را مشاهده میکند ، غریزه جنسی که نیرومندترین غریزه انسان هست در حالت تحریم قرار میگیره و در این حالت است که دچار بیماریهای عصبی و روانی میگردد.اسلام هم میخواهد همه در آرامش روحی و روانی کامل باشند. و راه را هم نشان داده: الف- حجاب ب - عدم چشم چرانی
2-جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی
که اگر رعایت نشه موجب گسترش فحشاء ، فرزندان نامشروع و غیره خواهد شد
3-استحکام پیوند خانوادگی
هر چقدر برهنگی افزایش یابد طلاق و از هم پاشیدگی کانون خانواده بیشتر میشود و این چیزی است که آمار نشان میدهد.
4- حفظ ارزشهای زن
حجاب زن باعث افزایش احترام آنان میشود برعکس بدحجابی .و اسلام میخواهد ارزشهای زن حفظ شود.این مورد رو میتوانید از مردان سوال کنید
آیا حجاب بی اعتنایی به حق ازادی زنان است؟
در اینجا نباید گفت که اسلام زن را اسیر میکند بلکه این یک وظیفه ایست که بر عهده زن گذاشته شده است . که در آداب و معاشرت آنرا رعایت کند . ایا برای مردان که اجازه داده نمیشود با پوشش غیر مجاز در اجتماع ظاهر شوند نوعی سلب آزادی است؟
میگویند حجاب باعث حرص و سرکوب کردن غرائز موجب انواع اختلاتهای روانی و روحی میشود؟
جواب از استاد شهید مطهری:
پاسخ این ایراد اینست که درست است که ناکامی ، بالخصوص ناکامی جنسی ، عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضاء غرائز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط است ، ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمیکند بلکه بر آن میافزاید . در مورد غریزه جنسی و برخی غرائز دیگر ، برداشتن قیود ، عشق به مفهوم واقعی را میمیراند ولی طبیعت را هرزه و بیبند و بار میکند . در این مورد هر چه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مییابد . اینکه راسل میگوید : " اگر پخش عکسهای منافی عفت مجاز بشود پس از مدتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد " ، درباره یک عکس بالخصوص و یک نوع بی عفتی بالخصوص صادق است ، ولی در مورد مطلق بی عفتیها صادق نیست یعنی از یک نوع خاص بی عفتی خستگی پیدا میشود ولی نه بدین معنی که تمایل به عفاف جانشین آن شود بلکه بدین معنی که آتش و عطش روحی زبانه میکشد و نوعی دیگر را تقاضا میکند . و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست . خود راسل در کتاب زناشوئی و اخلاق اعتراف میکند که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است . آنچه با ارضاء تسکین مییابد حرارت جسمی است نه عطش روحی . بدین نکته باید توجه کرد که آزادی در مسائل جنسی سبب شعلهور شدن شهوات به صورت حرص و آز میگردد ، از نوع حرص و آزهائی که در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم . ولی ممنوعیت و حریم ، نیروی عشق و تغزل و تخیل را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک میکند و رشد میدهد و تنها در این هنگام است که مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفهها میگردد اینها چون یک طرف قضیه را خواندهاند توجه نکردهاند که همانطور که محدودیت و ممنوعیت ، غریزه را سرکوب و تولید عقده میکند ، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات در آوردن آنرا دیوانه میسازد ، و چون این امکان وجود ندارد که هر خواستهای برای هر فردی برآورده شود ، بلکه امکان ندارد همه خواستههای بی پایان یک فرد برآورده شود غریزه بدتر سرکوب میشود و عقده روحی به وجود میآید . به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است : یکی ارضاء غریزه در حد حاجت طبیعی ، و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن . اما اینکه میگویند : الانسان حریص علی ما منع منه مطلب صحیحی است ولی نیازمند به توضیح است . انسان به چیزی حرص میورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود ، به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند . اما اگر امری اصلا عرضه نشود یا کمتر عرضه شود ، حرص و ولع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود . فروید که طرفدار سرسخت آزادی غریزه جنسی بود ، خود متوجه شد که خطا رفته است ، لذا پیشنهاد کرد که باید آن را از راه خاص خودش به مسیر دیگری منحرف کرد و به مسائل علمی و هنری نظیر نقاشی و غیره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعید شد . زیرا تجربه و آمار نشان داده بود که با برداشتن قیود اجتماعی ، بیماریها و عوارض روانی ناشی از غریزه جنسی بیشتر شده است . چند نکته:
1- اسلام مخالف کار کردن زن نیست.
2-چشم چرانی ممنوع؟چه زن چه مرد.
3- ملاک در پوشش چادر نیست ولی بهترین نوع پوشش است.
4- اسلام موافق سرکوب نمودن غریزه جنسی نیست.
5- حجاب مانع فعالیتهای اجتماعی نیست. نگاهی به اطراف خود کنیم میفهمیم
6- حجاب بیشتر از اینکه امر شخصی باشد اجتماعی و همه موظف به رعایت قوانین جامعه میباشند
منابع: تفسیر نمونه--فلسفه حجاب استاد شهید مطهری