در قسمتی از قران امده زنان بدکار را در خانه انقدر نگه دارید که عمرشان به پایان برسد چرا در مورد مردها یک همچین چیزی گفته نشده ؟
وَ الَّتـى یـَأْتـِیـنَ الْفـَحـِشـةَ مـِن نِّسـائکـمْ فـَاسـتَشهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنکمْ فَإِن شهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فى
الْبُیُوتِ حَتى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْت أَوْ یجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سبِیلاًو از زنان شما کسانى که مرتکب زنا شوند، پس چهار نفر از میان شما (مردان مسلمان) را بر آنان شاهد بگیرید، پس اگر شهادت دادند، آن زنان را در خانهها (ى خودشان) نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد، یا آنکه خداوند، راهى براى آنان قرار دهد (و قانون جدیدى بیاورد)
در روایتى مىخوانیم که مسئلهى حبس در خانه نسبت به زن زناکار، در جاهلیّت نیز بوده و اسلام در آغاز آن را پذیرفته است، ولى بعد از تقویت اسلام مسئله از حبس به اجراى حدّ تبدیل شده است1
ایـن آیـه بـطـورى کـه غالب مفسران از آن فهمیده اند، اشاره به مجازات زنان شوهردارى اسـت کـه آلوده ((فـحـشـاء)) مى شوند، نخست مى فرماید: ((اگر همسران شما آلوده به زنـا شـدند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شهود بر این کار دعوت کنید)) (و اللاتى یاءتین الفاحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم ).
واژه ((فـاحـشـة )) چـنـانـکـه قـبـلا هـم اشـاره کـرده ایـم ، در اصـل بـه مـعـنـى کـار و یـا گـفـتـار بـسـیـار زشـت اسـت و اگـر در مـورد ((زنـا)) و عـمـل منافى عفت به کار مى رود، نیز به همین مناسبت است . و این کلمه در 13 مورد در قرآن مـجـیـد آمـده اسـت ، که گاهى در مورد ((زنا)) است و گاهى در مورد ((لواط)) و گاهى در اعمال زشت ننگین بطور کلى استعمال شده است .
سـپس مى فرماید: ((اگر این چهار نفر، به موضوع (زنا) گواهى دادند، آنها را در خانه هـاى (خـود) محبوس سازید، تا مرگ آنها فرا رسد)) (فان شهدوا فامسکوهن فى البیوت حتى یتوفیهن الموت ).
دلیـل بـر اینکه آیه فوق اشاره به ((زناى محصنه )) مى کند، علاوه بر قرینه اى که در آیـه بـعد است ، تعبیر به ((من نسائکم )) (از همسرانتان ) مى باشد، زیرا این تعبیر در مـورد هـمـسـران در قـرآن مـکـرر وارد شـده اسـت ، بـنـابـرایـن مـجـازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در این آیه ((حبس ابد)) تعیین شده است .
ولى بـلافـاصـله مـى گـویـد: ((و یـا ایـنـکـه خـداوند راهى براى آنها قرار بدهد)) (او یجعل الله لهن سبیلا).
از ایـن تـعـبـیـر استفاده مى شود که این حکم ، یک حکم موقت بوده ، و از همان آغاز اعلام شده اسـت کـه در آیـنـده (پـس از آمـاده شـدن مـحـیـط و افـکـار) حـکـم جـدیـدى در بـاره آنـهـا نـازل خـواهـد شد، و در آن موقع زنانى که مشمول این قانون شده اند، و هنوز در قید حیات هـسـتـنـد، طـبـعـا از زنـدان آزاد خـواهـند شد، و مجازات دیگرى نیز در مورد آنها عملى نخواهد گردید، آزادى آنها از زندان به خاطر الغاى حکم سابق است ، و اما عدم اجراى مجازات جدید دربـاره آنـهـا بـه خـاطـر ایـن اسـت کـه قـانـون مـجـازات شامل مواردى که قبل از آمدن قانون انجام یافته نمى گردد، و به این ترتیب قانون آینده هـر چـه بـاشـد راهـى بـراى نـجـات ایـن زنـدانـیـان اسـت ، ولى البـتـه ایـن قـانون جدید شامل حال تمام کسانى که در آینده مرتکب مى شوند خواهد بود (دقت کنید).
و امـا ایـنـکـه بـعـضـى احـتـمـال داده انـد کـه مـنـظـور از جـمـله ((او یجعل الله لهن سـبـیـلا)) ایـن اسـت کـه خـداونـد به وسیله دستور آینده درباره سنگسار کردن این گونه افـراد، راهـى بـراى آزادى آنـهـا گـشوده است درست نیست ، زیرا هیچ گاه با تعبیر ((لهن سبیلا)) (راهى به سود آنان ) سازگار نمى باشد چه اینکه اعدام راه نجات نمى باشد.
زیـرا مـى دانـیـم قـانـونى که بعدا در اسلام براى مرتکبین زناى محصنه ، مقرر گردید، قانون ((رجم )) (سنگسار کردن ) بود. (این قانون در احادیث پیامبر (صلى اللّه علیه و آله ) بطور مسلم وارد شده است ، اگر چه در قرآن به آن اشاره اى نگردیده است ).
ضمنا باید توجه داشت که دستور محبوس ساختن اینگونه زنان در خانه ها حکمى است که از یک سو به نفع آنهاست زیرا از محبوس ساختن در زندانهاى عمومى به مراتب بهتر است ، و از سوى دیگر تجربه نشان داده که زندانهاى عمومى اثر عمیقى در آلوده شدن اجتماع دارد زیـرا این مراکز معمولا به صورت آموزشگاه بزرگ مفاسد در مى آید که افراد مجرم در آنـجـا تـجـربیات خود را در معاشرت دائمى تواءم با وقت وسیع در اختیار یکدیگر مى گذارند. 2
و در مورد زنا هم هم زن و هم مرد مجازات میشود.
1-وسائل، ج 28، ص61
2-تفسیر نمونه ج 3 ص 345-346