این که چرا زن باید براى خارج شدن از خانه ازشوهر اجازه بگیرد به چند دلیل است:
الف) انصافاً آیا وجود زن براى دیگر اجنبىها حساستر است یا وجود مرد؟ زن ممکن است مورد تعرض بیگانگان قرار بگیرد و مرد به خاطر حفظ ناموس خویش اجازه نمىدهد همسرش بدون اطلاع او از خانه خارج شود. مرد براى اطمینان خاطر خویش و براى مصونیت زن باید در جریان آمد و شد همسرش به خانه و خارج از آن قرار بگیرد.
ب ) با توجه به آسیبپذیرى زن در محافل و همنشینىها، به مرد این حق داده شد، تا براى کنترل همسر خویش به او اجازه خروج از خانه را بدهد یا ندهد.ج ) بر اثر حساسیت خروج از خانه و مسائلى که در پى دارد اگر زن بخواهد بدون مشورت و اجازه از شوهر از خانه خارج شود طبیعى است که به تدریج موجب بروز مشاجرات و حوادث ناخوشایندى بین زن و شوهر مىگردد اقتضاى روال زندگى این است که در بسیارى از این موارد حق مرد توسط زن ضایع خواهد شد. بنابراین راه حل این گونه مسائل این است که مرد از قبل به زوجه خویش اجازه خروج ازخانه را داده باشد.
راجع به اینکه مرد در خروج از خانه چه وظیفهاى را دارد دقت کنید گرچه مرد از نظر موازین و دستورات شرعى براى خروج از خانه موظف به اذن همسر خود نیست ولى دو وظیفه است یکى قانون و الزام شرعى، دیگرى وظیفه اخلاقى. مردان با کفایت و صاحب مکارم اخلاق اجمالا همسر خویش را در جریان کار خویش قرار مىدهند و به خصوص در مسافرتها همسران خود را مطلع و با آنها در ارتباط هستند آنها را از انتظار بیرون مىآورند و چنین نیست که زن را تا دیر وقت یا مدت مدیدى بىخبر از خویش نگاه داشته و در فشار و عذاب قرار دهند. نکته دیگر آن که شوهر نمىتواند در مورد واجباتى که مستلزم خروج از خانه باشد جلوگیرى کند.
آیا اگر گفته شد خروج زن از منزل با اجازه شوهر باشد به این معناست که زن طفیلى وجود مرد است؟ و یا این که زن برده مرد شده است؟ و مرد حاکم بر زن مىشود؟
این که خروج زن از منزل با اجازه شوهر باشد به خاطر حفظ و صیانت زندگى خانوادگى است تا خداى ناکرده در زندگى مشترک زناشویى مخاطراتى پیش نیاید که موجب از هم پاشیدگى زندگى مشترک شود و البته ممکن است شخصى از این مطلب سوء استفاده کند و زن را تحت فشار قرار دهد که در این صورت این ربطى به اصل حکم ندارد. اصل حکم براى تضمین سلامت خانواده است.
الف) به نظر مشهور فقها و به فتواى امام نیز اگر در ضمن عقد نکاح شرط شود که زن اجازه خروج از منزل را داشته باشد و نیازمند اذن و اجازه شوهر نباشد و یا این که عقد مبنى بر اجازه خروج زن از منزل انجام شده باشد (مانند این که زن اشتغال به کار در خارج از منزل داشته و شوهر هم مىدانسته و مخالفت نکرده و عقد ازدواج هم در همین اوضاع و احوال و با علم و آگاهى و توافق ضمنى و یا صریح انجام بگیرد؛ در این دو صورت (شرط ضمن عقد و عقد مبنى براى جواز خروج زن) نیازمند اذن شوهر نیست و او نمىتواند از خروج زن ممانعت کند؛ مگر این که مفسدهاى در بین باشد که در این صورت از باب دیگرى و به خاطر حکم دیگرى شوهر مىتواند جلوگیرى کند. همچنین اگر مردى حقوق اقتصادى زن را تأمین نکند و زن مجبور شود که براى تأمین مخارج خود کار کند، خروج او از منزل براى کار جایز است. همچنین است خروج زن براى هر امر لازم و واجب عقلى و شرعى، بنابراین نیاز به اجازه شوهر در صورتى است که هیچ ضرورت عقلى و شرعى در کار نباشد و این حکم خود داراى فلسفههاى متعددى مىباشد از جمله این که: زندگى خانوادگى اقتضائاتى دارند (از قبیل لزوم انضباط و نظم و کنترل صحیح و نیز تفاهم و علاقه و محبت و صمیمیت بین زن و شوهر و رعایت علایق و عواطف و احترام به یکدیگر) و چه بسا خروج زن بدون رضایت شوهر از منزل مفاسدى داشته باشد و مشکلاتى ایجاد نماید و یا حقى از شوهر ضایع شود و به استمرار و بقاى زندگى خانوادگى آسیب رساند. ازاینرو براى جلوگیرى از این گونه آسیبها به زندگى مشترک، چنین حکمى قرار داده شده است.
از نظر اسلام، خود مرد نیز اجازه ندارد به میل و هوى و هوس و تمایلات خودش زندگى کند تا چه رسد به این که زن و فرزند تابع محض و بىچون و چراى او باشند؛ و اگر حقوقى براى فردى قرار داده شده باشد، به تناسب آن حقوق وظایفى نیز بر گردن او گذاشته مىشود؛ یعنى، حقوق، همراه با تکلیف و مسؤولیت و حقوق متقابل مىباشد.
در احکام شرعى نیز مشاهده مىشود که در قبال حقوقى که براى مرد قرار داده شده، تکالیفى (مانند مهریه و نفقه) نیز بر گردن او گذاشته شده است. گذشته از این، حقوق مرد نیز محدود و مشروط است به این که موجب عسر و حرج و ضرر براى زن نباشد.
در موارد زیر خارج شدن زن از منزل نیاز به اجازه شوهر ندارد:
الف) خارج شدن براى یاد گرفتن معارف و واجبات و محرمات دینى در صورتى که در منزل امکان یاد گرفتن نباشد.
ب ) خارج شدن براى معالجه بیمارى در صورتى که امکان معالجه در منزل نباشد.
ج ) براى فرار از خطر جانى، مالى، آبرویى.
د ) براى انجام واجبات عینى که موقوف بر خارج شدن است مثل حج واجب یا نجات جان انسانى.
ه ) چنانچه ماندن در منزل باعث عسر و حرج غیرقابل تحمل باشد.
و ) اگر در ضمن عقد ازدواج با شوهر شرط کرده باشد که براى کار و امثال آن از خانه خارج شود و شوهر هم شرط را پذیرفته باشد.
ز ) خارج شدن براى مراجعه به دادگاه براى دادخواهى.
ح ) مجبور باشد براى تأمین مخارج و معاش از منزل خارج شود در صورتى که شوهر قدرت بر تأمین مخارج ندارد و یا اگر قدرت دارد مخارج زن را ندهد.
منبع: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه